سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

شاعر : محمدرضا نادعلیان
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل

ستارۀ سحر از بین کهکـشان می‌رفت            و جان ز پیکـرۀ هفت آسمان می‌رفت

سحر زمان طلوع است از چه رو خورشید            غروب کرد در آن روز و نیمه جان می‌رفت؟


به خلق، راه خـدا را فـقـط نـشان میداد            ولی شبانه و تـنها و بی‌نـشان می‌رفت

اگرچه کوفه پُـر از گوش کَر شده اما            برای گـفـتن این آخـرین اذان می‌رفت

از آسمان نـرسـیـده به جـاش قـربـانی            ذبیح کوفه خودش سمت امتحان می‌رفت

شکـست پـایۀ اسـلام در هـمان لحـظه            که از دو پای ولی خـدا توان می‌رفت

نه بیـن مسجـد کوفه که بـین آن کوچه            تمام هستی حیدر همان زمان می‌رفت

غـزل تـمـام شـد و مـاجـرا تـمـام نـشـد            به سمت کـرببلا تازه داستان می‌رفت

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



غـزل تـمـام نـشـد مـاجـرا تـمـام نـشـد            به سمت کـرببلا تازه داستان می‌رفت



بیت زیر به دلیل تحریفی بودن داستان ساربان و عدم استناد تاریخی در مصرع اول حذف شد



میـان حجـمـۀ گودال زیـنـبـش می‌دیـد            عقیق کهنه به انگشت ساربان می‌رفت